دیروز برای دوز سوم واکسن ، آسترازنکا زدم ، دو دوز اول سینوفارم بود .
وقتی اومدم خونه حالم خوب بود و نهار خوردم .
چند ساعتی دراز کشیدم و بعد خوابم برد .
وقتی بیدار شدم ساعت تقریبا پنج عصر بود ، نمازم ظهرم داشت قضا میشد .
رفتم دستشویی و وضو گرفتم و نمازمو خوندم .
تا این جا حالم خوب بود .
بلافاصله بعد از نماز حالم بد شد .
حالِ بدی که نمیدونی چجوری باید توصیفش کنی .
پاهام انگار مال خودم نبود ، لرز داشتم ، سر درد ، ولی نه سر درد معمولی ، گردن درد گوش درد ( سمت چپ ، واکسن هم سمت چپ زده شد )
اینقدر حالم بد بود زدم زیر گریه ، اینقدر گریه کردم که دمای بدنم متعادل شد ، مامان بابام هی نوشیدنی های مختلف برام اوردن ، گرمم میکردن ، استامینوفن معمولی هم خوردم .
تقریبا شب شده بود که گفتم برم نتایج قرعه کشی عتبات دانشجویی رو ببینم ، که دیدم بله اسمم در اومده R U b Y ...
برچسب : نویسنده : rubyo بازدید : 103